عبدالله نام فرزند محمد ابن کالیش اذاب است.او با همه، هر جور شوخی ای می کند.ناخدا هادوک هم دل خوشی از این پسر بچه ندارد.
در کتاب سرزمین طلای سیاه، عبدالله توسط دکتر مولر ربوده میشود؛ اما سرانجام توسط تن تن و دوستانش نجات میابد.جالب این است که عبدالله در دورانی که دزدیده شده بود، تمامی عوامل دکتر مولر را با پودر عطسه آور تا مدت زیادی مبتلا به عطسه کردن کرد.